شایا جون تولد دوسالگیت مبارک!
شایا جون من الآن که دو ساله شدی و برای ما این همه شیرین زبونی می کنی خدا می داند که باعث می شی هزاران هزار بار خداوند بزرگ را بخاطر وجود لذت بخش و شادی آفرین در زندگی مون شکر بگیم.
مراسم تولد دوسالگی تو که از طرف باباجون مهدی و مامی چون مرضیه تدارک دیده شده بود خیلی جالب بود من ازشون ممنونم که شأن تو را رعایت کردن و واقعا سنگ تمام گذاشتن.
اینکه همه اقوام نزدیک در شادی آدم سهیم می شن و دیدارها تازه می شه و صله رحم بجا آورده می شه خیلی لذت بخشه و تولد دوسالگی تو سبب این خیر کثیر شد. در مراسم تولد 2 سالگیت 97 نفر مهمون داشتیم البته همشون صاحبخونه بودن و خیلی زحمت کشیدن و با حضور خودشون در این مراسم بسیار خوشحالمون کردن ایشالله خداوند اونها رو همیشه شاداب نگه داره و بچه هاشون سالم و سربلند باشن.
از استقبال فامیل و بچه هاشون هم به قول معروف سورپرایز شدیم
از خاله اعظم و همسر و فرزندان مهربونش یعنی سارا و سوگند که برای کیفیت بخشی به این مراسم خیلی زحمت کشیدند تشکر ویژه دارم.
کنار فامیل چقدر به آدم خوش می گذره؛ تقسیم شادی با اقوام مزه خاصی داره و موضوع صله رحم به عنوان دستور دینی ما یک امتیازه که در این جلسات فامیلی کاملا قابل درکه.
به هرحال حضور همشون مخصوصا پدر و مادرم خیلی سربلندمون کرد.
[ یکشنبه 92/7/7 ] [ 7:0 عصر ] [ شایا شرفی ]
من با همه اعضای خانواده با سبدسبد گل شکر به درگاه خدای قادر متعال شاهد زیباترین موضوع آفرینش یعنی رشد تو هستیم.
یقین بدان که نظاره مراحل رشد تو و زیباییهای شادی بخش تو بارها عبارت " لاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم" را بر زبانمان جاری می سازد.
در پناه خداوند باشی عزیزم!
[ یکشنبه 92/7/7 ] [ 6:0 عصر ] [ شایا شرفی ]
::